درباره وبلاگ


سلام.به وبلاگ من خوش آمدید.ممنون از عزیزانی که به بنده لطف میکنن وبه وبلگم سر میزننن. نظر،انتقادوپیشنهاد یادتون نره چون هم باعث دلگرمیه هم باعث ارتقای سطح مطالب میشه،ولی ازنظر دادن همینجوری[مدح وستایش]خوشم نمیاد. بعضی وقتا خدایی هنوز چیز جالبی توی وبلاگا زده نشده ولی مدح میکنن و... اینجا سعی میکنم نکاتی از زندگی بزرگان و نکاتی که به نظر خوب ومفید میاد یادداشت کنم،تا شاید خودم بیشتر حواسم رو جمع کنم وتلنگری باشن برای خودم ودیگران هم استفاده کنن.
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 37
بازدید هفته : 50
بازدید ماه : 200
بازدید کل : 9723
تعداد مطالب : 19
تعداد نظرات : 53
تعداد آنلاین : 1


زی طلبگی




توجه

سلام

عزیزانی که لطف میکنن ونظر میزارن اگه وبلاگ یاسایت دارن لطفاً آدرسشون رو زیر کامنتی که گذاشتن بنویسن ودر کادر«وبسایت/وبلاگ»ننویسن چون اکثراً بخوام بازشون کنم  فقط wهاش میاد و نه آدرس کامل.



یک شنبه 20 فروردين 1398برچسب:, :: 1:32 ::  نويسنده : زینب

سلام.باعرض پوزش بابت این همه نیومدنها

اینم یه شعر قشنگ قالت الأعرابی ویژه میلاد مولامون امام عصر(عج)

 


فذا النصف من شعبان قد هلَّ بهجةً
لقد فاض بي شعري بكل خواطرهْ=رمـاني عـلى الهامه مـن مـشاعـرهْ
تاملت في هذي القوافي سعادتي=فابـديت فـيها من قريحة شاعرهْ
فـيــا صحوة الاشـعـار هـيـا تـفتحي=وصـوغي لـنـا من سحره وسرائرهْ
فذا النصف من شعبان قـد هـل بهجة=فــجـاء ولـيــدٌ زاهــر بنـواظرهْ
بنفسي بهي الوجه طـفلا تراكـمت=علـيـه مــن الانـوار جـل مـظاهرهْ
ابوه ابن خـير الناس ذاك
محمدٌ=و نرجس بنت الروم نسل طواهرهْ
وعــمـتـه تــروي لــنــا عـن ولادةٍ=كـمـا ام عيـسى اذ حكت عن مآثرهْ
فـوالــده المعــصوم سـرّ بــطلـعةٍ= بــهــا نــور طـه اذ تـبــيــن لــنـاظـرهْ
فــقـال تــشهد أي بـني شـهادةً=فـصــاح بـصـوت عـاليا مـن حنـاجـرهْ
شهدت لربي خالق الكون واحدٌ=وجـدي رسـول
الله يا خير نـاصرهْ
عــلـيٌ أمـيــر المــؤمنـيـن ولــيــنـــا=وأبـنـائـه هــم قــدوة مـن نوادرهْ
ووتري شهيد الطف في ارض كربلا=وثـأري على تحقيقه عند واترهْ
واني أنا الموعـود في نشـر عـدله= لأول هــذا الــبـر حـتى أواخرهْ
وقـد لاح في الــتوراة اسم لمنـقذٍ=يــعيد كتــاب
الله نــحو مصادرهْ
وقد جاء في الإنجيل عهد لمصلحٍ=يصحح نهجا من بطون دفاترهْ
فــأمــا ســجــل للـزبـــور تــرى بــه =أوّرث ارضــي صــالحين بصائرهْ
وهـا أنــا بالــقــرآ ن ثــقـلا مـلاصقا=فــلا افــتـرقا مابـين بـادٍ وحاضرهْ
فــهذا كــتاب الحق اني شريكه=أفـــسر مــنـه مـا خبــا مــن عناصرهْ
فديتك يابن النور قد ضاق صدرنا=اريقت دمانا في جميع معابرهْ
فــأرواح شـباني البريئة ازهقتْ=وحطت بأرضي في تـراب مقابرهْ
وأشــلاء أطفـالي الحبيبة مـزقتْ= لان عــدانـا مــيـتـات ضــمـائـرهْ
فــحسبكــم عــشرا جــرين دمائنا= فــفي كــل يوم قمْ بِعَدِّ مجازرهْ
فــقد فــجروا منا مـصلى ومسجدا=لان بــه اســم الحســين منابرهْ
فقد مل شعبي من تصدع اهلنا=فحزبٌ بحزبٍ غارق في تناحرهْ
وما همهمْ تلك الجراح تثقالت=وشعبهمُ زاد الأسى من خسائرهْ
هلم إلينا وأصلح الحال سيـدي=فــأنـت لــنــا يا خـيــر نــاهٍ وآمرهْ

ابو مهدي -عادل الفرج- النجف الاشرف
منبع:منتدیات انا الشیعه العالمیة
 

 



در نجف اشرف درمدرسی،استادی دید که شاگردش چرت می زند،هنگامی که درس تمام شد استاد گفت:شما بمانید! چرا هنگام درس چرت می زدی؟استاد فهمید که سعادتی نصیبش شده!به استاد گفت:شبها یک دور قرآن می خوانم وتا اذان صبح بیدارم وبعد از کمی استراحت در درس شما شرکت می کنم.

استاد گفت:حالا امشب آن طور کهمن می گویم قرآن بخوان،فکر کن من آنجا نشسته ام و شما در حضور من قرآن می خوانی.شاگرد این کار را کرد.

فردا صبح استاد در خلوت از او پرسید:چه کردی؟

گفت:بیش از یک جزءنتوانستم بخوانم.

استاد گفت:مرحبا!حالا امشب فکر کن در محضر رسول خدا(ص)قرآن می خوانی.شاگرد این کار را کرد.

صبح استاد پرسید:چه کردی؟

گفت:بیشتر از دو صفحه با حالت گریه نتوانستم بخوانم!با اینکه شب تا سحر بیدار بودم.

استاد گفت:امشب فکرکن در محضر مبارک حضرت رسول(ص)وجبرئیل امین(ع)هستی!

دوباره فردا از او پرسید:چه کردی؟

گفت:بیش از سه-چهار خط نتوانستم بخوانم!

استاد گفت:حالا امشب فکر کن در محضر خدا هستی،او پیش توست و تو در کنار او قرآن میخوانی.

بنده ی خدا معلوم شد هنگام تلاوت قرآن حالش منقلب شده وجان را به جان آفرین تسلیم نموده بود.

فردا صبح استاد دید شاگردش نیامده،گفت:بروید ببینید چه شده؟وقتی رفتند در را بسته دیدند.در را گشودند،باجسد او برخورد کردند.جسد را برداشتهو بردند که غسل دهند و دفن کنند.غسّال بعد از چند لحظه گفت: من که سواد ندارم ببینید چه روی سینه ی این مرد خدا با خط سبز نوشته شده است؟

استاد وبقیه ی شاگردان ناگهان دیدند روی سینه ی این جوان پاک با خط شبز نوشته شده:«شهید راه عشق».

کتاب خرمن معرفت،نوشته ی سیدعباس موسوی مطلق



پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:عشق,شهادت,خدا,قرآن,معرفت,طلبگی, :: 18:2 ::  نويسنده : زینب

زىّ طلبگى را حفظ كن


یك روز قبل از اينكه به دست مبارك امام معمم بشوم ، در خدمت ايشان بودم . به من فرمودند: ((زى

طلبگى  را حفظ كن )) و بعد ادامه دادند كه اين زى طلبگى به سه چيز است :((درس جماعت (درس

عمومى )، نماز جماعت ، تفريح )).

 

برداشتهايى از سيره امام خمينى ، ج 1، ص 28.

منبع:مرکزاطلاع رسانی الغدیر



پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:زی طلبگی,امام خمینی,زی طلبگی, :: 16:13 ::  نويسنده : زینب

از پیامبر اکرم(ص)نقل شده است که فرمود:«همان طور که زندگی می کنید می میرید و همان گونه که می خوابید محشور می شوید.»

ونیز فرمود:«درشب معراج مردمی را دیدم که لبانشان بریده می شد و دوباره به شکل اول باز می گشت ودوباره بریده می شد.جبرئیل مرا گفت:اینان خطیبان امت تو هستند که لبانشان بریده می شود؛چون به آنچه می گویند عمل نمی کنند.»

«أَتَأمُرُونَ النَّاسَ بِالبِرَ وَتَنسَونَ أَنفُسَکُم وأَنتُم تَتلُونَ الکِتابِ»آل عمران/44

آیا دیگران را به نیکی امر می کنید وخود را فراموش می کنید درحالیکه کتاب را می خوانید؟

«مَثَل الذين حملوا التوراه ثم لم يحملوها كمثل الحمار يحمل اسفارا»جمعه/5

وصف حال آنان که تحمل تورات کرده ولی به آن عمل نمی کنند،چونان الاغی است که بار سنگینی را بر پشت کشد.

انشاءالله که هیچ کدوم از ما ازاین دست اشخاص نباشیم و از خدا میخوام که توفیق علم همگام با عمل رو به همه ی مسلمونا عنایت کنه.



یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:علم,خطیب,بی عمل,معراج, :: 18:15 ::  نويسنده : زینب

•°´¯`ஐ تقویم شميم يار 91 اسک دين ஐ´¯`°•. اولين تقويم دسکتاپي کاملا مذهبي






  

 

 

برای دانلود فایل به ادامه ی مطلب بروید

کاری از انجمن گفت وگوی دینی



ادامه مطلب ...


جمعه 18 فروردين 1391برچسب:تقویم,شمیم یار,اسک دین,مذهبی, :: 18:51 ::  نويسنده : زینب

                               

 

آیت الله محمدحسن قدیری:امام خمینی نه تنهاخود مهذب بودند،بلکه همیشه سعی داشتند که طلاب،مهذب تربیت شوند وهرچند وقت یک بار به موعظه می پرداختند آن هم بابیان و روش مخصوص به خودشان که با خلوص وعلاقه ایراد می فرمودند.بعد از چندسال هنوز مواعظ ایشان با عبارت آن به یاد ما مانده است.ایشان می فرمودند:«آقایان باید در هر قدمی که برای تحصیل بر می دارید،اگر نگویم دو قدم لااقل یک قدم در تهذیب بردارید.تمام رؤسای مذاهب باطله عالم بوده اند،ولی مهذب نبوده اند.»



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:تهذیب,امام,موعظه,تحصیل,خلوص, :: 14:57 ::  نويسنده : زینب

 



چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 19:27 ::  نويسنده : زینب

تولدحضرت زینب(س)بزرگ بانوی اسلام وروز پرستار بر همه ی عاشقان ورهپویان راهش گرامی باد.

 

-------------------------------------------------------------------------

پاورقی:این سومین قالبه که  مجبورم عوض کنم.

انگارقسمت نیست قالبی که میخوام رو بشه بذارم،هروقت گذاشتمش یه مشکل پیدا کرد که باید عوضش کنم.

 



چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:زینب(س),بانوی آفتاب,عقیله ی بنی هاشم,زینت پدر, :: 18:14 ::  نويسنده : زینب

چگونه باید باشیم تا امام زمان‏(ع) از ما راضى باشد ؟

معمولاً طلّاب جوانى که خدمت فقیه مقدس، میرزاى تبریزى قدس سره مى‏رسیدند، این سؤال را مى‏پرسیدند که: «آقا! بفرمایید چه کار کنیم که کارهایمان مرضىّ ولى عصرعلیه السلام باشد؟»

مرحوم میرزا قدس سره قبل از هر چیزى به ظاهر طلّاب نظرى کرد. اگر می ‏دید که لباس آنها مناسب طلبگى نیست   یا موهایشان بلند است و یا فقط ته ‏ریش دارند، با کمال محبت ابتدا به مشکل ظاهرى آنها می ‏پرداختند و می ‏فرمودند:«اول شکل ظاهر را باید درست کرد. شما موظف هستید در جامعه طورى حرکت کنید که شکل شما با سایر جوانان متفاوت باشد. موها باید کوتاه، ریش معمولى و لباس مناسب شأن باشد». آن‏گاه می ‏فرمودند: اولاً طلبه باید به تکلیف خود که شامل حلال و حرام الهى است دقت کامل داشته باشد، و با مسائل سرسرى برخورد نکند که این قدم اول سازندگى است.

در ثانى هر کارى را که می ‏خواهد انجام دهد، براى خدا باشد؛ یعنى با توکل به ایزد منان کار را براى رضاى خدا انجام دهد و جز خداى متعال چیز دیگرى را مدّ نظر نداشته باشد. اگر کار خالصانه براى خدا انجام گرفت، نتیجه خواهد داد و خدا در مقابل آن اخلاصى که در عمل صورت مى‏گیرد، درجه داده و شخص را به مرتبه‏اى والا خواهد رساند. نکته دیگر اینکه ولاى به اهل بیت‏ علیهم السلام باید همواره مدّ نظر باشد و با اخلاص کامل به ساحت مقدّس آنان عرض ادب کرده و کارى کند که رضایت آنها در آن کار باشد و با زبان و عمل خود محبت خویش را به آنان ابراز کرده و در مقابل شبهات بایستد و از مظلومیت آنان دفاع کرده و حامى واقعى مذهب باشد.

نکته دیگرى که مرحوم میرزاقدس سره به طلاب جوان تأکید می ‏کردند، درس خواندن بود که طلبه باید تمام وقت خود را در جهت درس صرف کرده تا بتواند به دین خدمت کند. اگر طلبه درس نخواند و شب و روز خود را به مسائل دیگر بگذراند، نه تنها خدمت به دین نخواهد کرد؛ بلکه ضربه هم خواهد زد.

مورد دیگرى که مرحوم میرزا قدس سره به آن توصیه می کردند، توجه به معنویات در کنار درس بود و ایشان می فرمود: زمانى که ما فیضیه بودیم، نیمه شب ،جهت نماز شب مدرسه فیضیه مملو از طلبه می ‏شد به طورى که اگر یک نفر غریبه وارد مدرسه می ‏شد، از کثرت حضور طلاب در مدرسه، تصور می ی کرد که وقت نماز صبح است، طلاب به شب زنده‏ دارى و تهجّد بسیار مقید بودند. طلبه باید در جهت معنویت و خودسازى گام بردارد و از توسّل به اهل بیت ‏علیهم السلام دریغ نکند. مرحوم میرزاقدس سره معتقد بود که نیمه شب وقت مزد گرفتن است؛ از این رو خودشان نیمه شب‏ها با خداى خود راز و نیاز می ‏کردند و با معبود، پیوند قلبى خاصى داشتند که حرکت نیمه‏ شب ایشان و تهجد در حرم مطهر و مسجد امام حسن عسکرى ‏علیه السلام زبانزد طلاب بود.

نکته دیگرى که ایشان بدان بسیار اصرار داشتند، این بود که می ‏فرمود: طلبه علاوه بر آنکه باید زرنگ باشد، باید با تواضع و افتادگى حرکت کند؛ خود را کسى حساب نکرده و با خلوص کامل به درس و بحث خود مشغول شود. اگر خود را کسى فرض کرد، به جایى نخواهد رسید:

افتادگى آموز اگر طالب فیضى

هرگز نخورد آب زمینى که بلند است

منبع:سایت آیة الله میرزا ملکی تبریزی

 



جمعه 4 فروردين 1391برچسب:میرزای تبریزی,معنویات,اهل بیت,طلبه,توسل,تهجّد,خودسازی, :: 14:37 ::  نويسنده : زینب

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد